دختر گلم الان شما لالا کردی و مامان می خواد برات با عشق بنویسه از حرفات از کارات می دونی چون من مامانت هستم دونه دونه کارها و حرفات برام شیرین و جالب و دوست داشتنیه...دخترم شما دیگه خونرو از بیرون می شناسی و وقتی از بیرون به سمت خونه میایم کلی ناراحت می شی و غر می زنی و می گی نخوام نخوام

بیچاره بابا دیشب سه دفعه تا دم پارکینگ اومدو به خاطر شما دور زد

یه کار بد دیگه که یاد گرفتی اینه که شلوارتو در میاری و بعد پوشکتو بعدشم دیگه خودت می دونی

مامان خیلی باهات صحبت کرد خیلی زیاد اما کو گوش شنوااااااااا

می دونی هنوز خیلی اوچولویی منم زیاد بهت سخت نمی گیرم اما خوب مامانی این کار خیلی بد فکر من بیچاره ام باش

جدیدا هم وقتی برات تو لیوان آب میارم وقتی خوردی بدو بدو می ری و می ندازیش تو سینک فکرشو بکن با اون قد ریزه میزت کلی پابلندی می کنی و دستتو دراز می کنی بازم به زور به سینک ظرف شویی می رسه

عاشق اینی که کفشای مامان و بابا و هر فرد بزرگسال دیگه ای رو پا کنی و جالبه خیلی حرفه ای هم راه می ری من خودم با اون کفش مهمونی ۷ سانتی بزور راه می رم اونوقت تو ماشالله

بعدش کیفتو می یاری با کلی نازو ادا می ندازی تو دستتو به من می گی مامان خداسس یعنی خداحافظ

کشو میز تی وی رو باز می کنی و می ری توش می شینی و یا می وایمیسی توش

آه ه ه ه ه  اینو یادم رفت جدیدا می ری روزی ده بار کشو لباساتو می ریزی بیرون و وقتی میام تو با چه صحنه ای رو برو می شم

و اینکه دیروز اومدم دیدم همه کشوهاتو خالی کردی رو زمین بعد شلوارو پوشکتو در آوردی و ...کردی رو لباسا دیگه ببین چه حالی شدم و منم تنبیهت کردم و تو هاج و واج مونده بودی آخه دخترم اگه بدونی از چه راههایی وارد شدم اما شما انگار نه انگارمنم چند تا زدم پششتت و تو گریه کردی  و خودتو انداختی بغلم گریه و زاری مامان ببخشید مامان بوس مامان دوست دارم آخ منو می گی دلم ضعف رفت اما بروی خودم نیاوردم و با اخم شروع کردم به حرف زدن که مگه من نگفتم کاربدیه وووووو تو هچنان دنبال بخشش من در نهایت بهت گفتم اگه می خوای ببخشمت لباسا رو بزار تو کشو(البته اون تمیزها )و تو گفتی چشم مامان و شروع کردی به جمع آوری لباسها منم رفتم بیرون و بهت گفتم تا جمع نکردی نیا و گفتی چشم بعد اومدم تو اتاق دیدم همه لباسا رو در حد افتضاح انداختی تو کشو خودم تو دلم خندیدم و بعد با بغض گفتی بیا مامان و منم تشویقت کردم و بوسیدمت و بهت جایزه دادم و تو کلی  خوشحال شدی

دفعه های قبل که تنبیهت نکرده بودم لباساتو جمع نمی کردی و گوش نمی دادی اما ایندفعه خیلی ناراحت شدی الهی بمیرم گلم

 چند تا از جملات و کلماتت رو می نویسم

مامان کتک..مامان کمک

خداسس...خداحافظ

سیب زمینی که عاشقشی...سیده و جدیدا بهش می گی پتاز

برو بابا

مامان آب بده

مامان گشنمه

ماما بابا نیش...مامان بابا نیست

بابا جون

خوشله...خوشکله

کوچولو

بشنی...بستنی

ندک...نمک

سوئ ماشی...سوییچ ماشین

شلار...شلوار

حمو...حموم

آشاله...آشغاله

خوشله...خوشکله

خوشزست...خوشمزه است

ان شا لا ...ان شا الله

خدا شک...خدا رو شکر

نشه...نقاشی

آداس...آدامس

 

شعرهایی که بلدی

ات ات تو لوله نه شیر داره نه لوله

تا تا عباسی منو نندازی اگه می خوا ددندازی بداز مامانی

ببعی می گه ب ب دودله داری نه نه (اینجاشو نمی فهمم ریتمم همون ترانه می خونه )ب ب

شعر هایی که با من هم خوانی می کنی

من می گم نازنین خانم

تو می گی گدسته

من می گم وسط گلا

تو می گی نشسه

من می گم وقتی گلا باز می شن نازنین خانم

تو می گی هیچی نمی گی ...

وووو

خب عزیزم اگه چیزی یادم اومد بازم میام می گم